ورود به کانال تلگرام عضویت
تمامی فعالیت های رمان استور جهت نشر آثار فرهنگی مجاز، زیر نظر ساماندهی اداره ارشاد اسلامی کشور و مطابق با قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد

دانلود رمان شاه مقصود از ریحانه کیامری با لینک مستقیم

رمان شاه مقصود نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا

موضوع رمان: عاشقانه

نویسنده رمان: ریحانه کیامری

تعداد صفحات: 1512

خلاصه رمان: صدرا ملک، وارث خوش‌نام حاج‌رضا ملک و جواهرفروشی باشکوه او، هیچ‌گاه تصور نمی‌کرد دلبسته‌ی زنی شود که مسیر زندگی‌اش را زیر و رو کند. شیدا، زنی با زیبایی خیره‌کننده و مادری مهربان برای دختر کوچکش هستی، ناخواسته وارد زندگی او می‌شود. با روح آزاد و بی‌پروا، شیدا تمام خط قرمزهای صدرا را می‌شکند و قلب او را به آتشی از عشق بدل می‌سازد …

قسمتی از متن رمان شاه مقصود

به بیمارستان که رسیدند سرش را از پنجره‌ی ماشین بیرون برد و رو به نگهبان گفت: درد شدید دارن زایمانی‌ان. نگهبان به سرعت مانع را برداشت و با دست اشاره زد که حرکت کند و داخل شود. جلوی در ورودی بیمارستان از ماشین پیاده شد و با دو داخل شد. با دیدن اولین پرستار موضوع را شرح داد و همراهشان با یک ویلچر بیرون رفت. در ماشین را باز کرد. -خانم می‌تونین پیاده بشین؟ ناله‌هایش تبدیل به فریاد شده بودند و اشک‌هایش گونه‌هایش را می‌شستند. پرستار صدرا را کنار زد و جلو رفت. دستش شیدا را گرفت و کمک کرد روی ویلچر بنشیند سپس رو به صدرا گفت: ماشینتون رو پارک کنید سریع بیاید داخل، من می‌برمشون بخش زایمان شما هم برید پذیرش کارای بستری رو انجام بدین. سری تکان داد و با استرس

ماشین را گوشه‌ای در حیاط بیمارستان پارک کرد و داخل ساختمان بیمارستان شد. دست و پایش را گم کرده بود و دلشوره امانش را بریده بود. “خدايا فقط بلایی سرشون نیاد؛ یا حسین حالا چی کار کنم؟!” دور خودش می‌چرخید که همان پرستار دیدش و به سرعت به طرفش آمد. -فرم بستری رو پر کردین؟! -نه… راستش من دست و پامو گم کردم اصلا نمی‌دونم باید چی کار کنم الان… پرستار لبخندی زد و گفت: حتما اولین باره پدر می‌شین، اشکالی نداره دنبالم بياين. -من… اون خانم همسر من نیست. -پس چه کارتونه؟ -هیچی… اومده بودن مغازه‌ی ما که حالشون بد شد و من آوردمشون بیمارستان. جلوی اتاقک پذیرش ایستادند. -به خانوادش خبر دادید؟ به همسرش؟ -چندبار گفتم شماره تماس بدن تا من خبر بدم منتها انقدر درد داشتن

که اصلا توجه نکردن… -خب حالا چی کار کنیم؟ کارای بستریشون و کی می‌کنه؟ دست در جیبش برد و کیف پولش را بیرون آورد. -مشکلی نیست من هزینه هاش و پرداخت می‌کنم. -اوکی، پس زودتر. -بله چشم.پرستار دور شد و صدرا فرم پذیرش را پر کرد و هزینه را پرداخت. نمی‌دانست الان باید کجا برود.. همانجا با استرس قدم می‌زد، تسبیح شاه مقصودش را از جیبش بیرون آورد و به دست گرفت و زیر لب مشغول ذکر گفتن شد. هنوز دقایقی نگذشته بود باز همان پرستار با دو به طرفش آمد. -آقا ایشون حالش خوب نیست بدنش شدیداً ضعیفه و متاسفانه نمی‌تونه زایمان کنه بچه هم نارسه و هر لحظه امکان خفه شدنش هست. -یا حضرت زهرا… خب هر کاری لازمه انجام بدید مسئله‌ی هزینه‌ش نیست من می‌پردازم. -برای سزارین باید …

رمان شاه مقصود
نویسنده : ریحانه کیامری
ژانر : عاشقانه
ملیت : ایرانی
ویراستار : رمان استور
تعداد صفحه : 1512

دانلود رایگان رمان شاه مقصود اثر ریحانه کیامری

دانلود رمان شاه مقصود 6.21 مگابایت فرمت PDF
برای دانلود این رمان باید عضو سایت رمان استور باشید

پس از عضویت دسترسی شما به دانلود همه رمان ها آزاد خواهد شد

عضویت در سایت ورود به سایت

نظرات بسته شده اند