ورود به کانال تلگرام عضویت
تمامی فعالیت های رمان استور جهت نشر آثار فرهنگی مجاز، زیر نظر ساماندهی اداره ارشاد اسلامی کشور و مطابق با قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد

دانلود رمان رقصنده‌ی درد از پریا عباسی با لینک مستقیم

رمان رقصنده‌ی درد نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا

موضوع رمان: عاشقانه

نویسنده رمان: پریا عباسی

تعداد صفحات: 866

خلاصه رمان: «رقصنده‌ی درد»، قصه‌ی آیه است؛ دختری که نوجوانی‌اش در سکوتی سیاه دفن شد. بازی سرنوشت او را در میان دروغ‌ها و نقاب‌ها پرتاب کرد، اما اکنون، بر لبه‌ی عشق ایستاده است… و چه پرسشی عمیق‌تر از این: مادران، آیا به پسرانشان آموخته‌اند زن را عاشق باشند، نه اسیر؟

قسمتی از متن رمان رقصنده‌ی درد

صبح زود با صدای ناله‌های مادر که بالای سر من و حامد نسشته بود و پدر را نفرین می‌کرد از خواب بیدار شدم. سر جایم نشستم و به مادر نگاهی انداختم. گریه می‌کرد و پدر را فحش می‌داد و نفرین می‌کرد. آن روز فهمیدم که پدر تمام پول پس انداز مادر و چند تیکه از اموال خانه را جمع کرده و رفته است. حتی به انگشتر یادگار مادربزرگ هم رحم نکرده بود. تا عصر، خانه، ماتم سرا بود و مادر همچنان می‌نالید تا اینکه انگار دچار تشنج شده باشد از جا بلند شد، چادر گلدارش را سر کرد و حامد را زیر بغل زد و رو بمن تشر زد که بجنبم و دنبالش راه بیفتم. کوچه‌های تو در توی چند محله بالاتر، گریه‌های حامد و فحش و نفرین‌هایی که هنوز مادر نثار پدر می‌کرد شفاف جلوی چشمانم زنده است. _الهی به زمین گرم بخوری مرد، الهی رفتی خبر مرگتو بیارن.

حالا بودی چیکار می‌کردی برامون، تو دلت برای این طفل معصوما نسوخت، تو رحم نداری بتو میگن پدر، نشونت میدم اینبار بت میگم… برای اولین بار دایی را آن روز دیدم… مرد لوتی مسلک و حجره داری که به همه کمک می‌کرد و همه او را دایی صدا می‌زدنند و آن را به مادرم معرفی کرده بودند. از ابهتش حامد را بغل کردم و پشت سر مادر که با گریه روبروی دایی حرف می‌زد نشستم. از آن روز دایی برایمان همه‌ی فامیل نداشته‌یمان شد. کمکان کرد در منطقه‌ی دیگر خانه‌ای اجاره کنیم و از آن محل برویم و تضمین کرد نگذارد پدر ما را پیدا کند و من مدیون دایی بودم که مرا از آن ضبحگاه دخترانه‌هایم بیرون کشید. به کمک دایی مادر طلاق غیابی گرفت و من دل به نصیحت‌هایش سپردم و در محله‌ی جدید تا دیپلم خواندم.

ولی باز هم کلاس خیاطی که مادر مرا ثبت نام کرده بود را ترجیح می‌دادم و اینگونه درد و غم مگویم را طرح می‌زدم. من از پانزده سالگی محکوم شده بودم به تنهایی و سکوت. پس باید عذاب وجدان را به جان می‌خریدم و به دروغم پافشاری می‌کردم. مارکر سیاهم را انداختم و اسپری فیکس را روی کارم زدم و بطرحم که پر از گل‌های سیاه و دامنی با گل قرمز بود نگاه کردم. دو روز از ملاقاتم با جلال دم در خانه می‌گذشت و من درباره‌ی این موضوع صحبتی با مادر نکرده بودم. می‌دانستم حق را به او می‌داد و فیلش یاد هندوستان و ازدواج من و باز هم سوالاتی راجع به خواستگار دلباخته‌ی دروغینم می‌کرد. _آیه تو مطمئنی پسر خوبی هست؟ گفتی محل کارت آشنا شدین؟ آیه سر سنگین باشی فکر نکنه چه خبره… میگم شاید خونوادش راضی نیستن …

رمان رقصنده‌ی درد
نویسنده : پریا عباسی
ژانر : عاشقانه
ملیت : ایرانی
ویراستار : رمان استور
تعداد صفحه : 866

دانلود رایگان رمان رقصنده‌ی درد اثر پریا عباسی

دانلود رمان رقصنده‌ی درد 4.3 مگابایت فرمت PDF
برای دانلود این رمان باید عضو سایت رمان استور باشید

پس از عضویت دسترسی شما به دانلود همه رمان ها آزاد خواهد شد

عضویت در سایت ورود به سایت

نظرات بسته شده اند