ورود به کانال تلگرام عضویت
تمامی فعالیت های رمان استور جهت نشر آثار فرهنگی مجاز، زیر نظر ساماندهی اداره ارشاد اسلامی کشور و مطابق با قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد

دانلود رمان بخت سپید زمستان از مهناز صیدی با لینک مستقیم

رمان بخت سپید زمستان نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا

موضوع رمان: عاشقانه

نویسنده رمان: مهناز صیدی

تعداد صفحات: 364

خلاصه رمان: آیلین، دختری که نامزدی به نام جمشید دارد. او در کنار تحصیل در انگلستان، به دفاع از حقوق ایرانیان مقابل نژادپرستان مشغول است. در این مسیر، آشنایی اتفاقی با دکتر متین همه چیز را تغییر می‌دهد؛ مردی که در برابر سختی‌ها حامی و پناه او می‌شود. رابطه‌ای پنهان و پر از عشق میانشان شکل می‌گیرد. اما درست زمانی که دل‌ها به هم گره می‌خورند، سودابه ـ نزدیک‌ترین دوست آیلین ـ که شکست‌های تلخی در زندگی دیده و اعتمادش به مردها از بین رفته، راز دلش را فاش می‌کند: او نیز عاشق متین است. آیلین میان عشق و رفاقت گیر می‌افتد و تصمیمی می‌گیرد که قلبش را می‌شکند …

قسمتی از متن رمان بخت سپید زمستان

به محض اینکه متین پایش را داخل اتاق گذاشت، کار آن دو هم تمام شد. آیلین از دیدن او آنقدر هول شد که بی اختیار سلام کرد. سودابه از این خرابکاری او، روی صندلی ولو شد و نتوانست چیزی بگوید. متین با تعجب از سلام بی‌موقع او، نگاهش کرد و تازه متوجه هیجان او شد. حدس زد در هر حال انجام کار غیر عادی بودند که ان طور هول شده است. با خنده‌ای هویدا در چشمانش، سر به زیر انداخت و از نگاه کردن به چهره ترسیده آن دو، پرهیز نمود تا بتواند خنده‌اش را کنترل کند. در همان حال جواب سلام او را داد و سراغ سینی رفت. با دیدن ظرف خالی، گفت: “حالا که دختر خوبی بودید، من هم خبر خوبی را می‌دهم. آقای گروسی پیش پای سودابه خانم تماس گرفتند و خبر دادند که دوتا از پسرها و یکی از دخترها را گرفته‌اند.”

آیلین پرسید: “پس آن یکی؟” -نمی‌دانم کدام است. شاید ترسیده که شما کشته شده باشید و خودش را جایی پنهان کرده است. مطئنا مدت زیادی نمی‌تواند فرار کند. گرفتار می‌شود. -چه گفته‌اند؟ -اگر منظورتان اعتراف و اظهار ندامت کرده‌اند، باید بگویم که زیاد امیدوار نباشید. باید منتظر چند جلسه سوالو جواب و بازجویی باشید تا این‌ها انکار کنند و پلیس‌ها سوال کنند. آیلین متوجه شد که آن‌ها همه چیز را انکار کرده‌اند. با خشم دندان‌هایش را به هم فشار داد؛ اما درد فکش باز وادارش کرد اخم‌هایش را در هم بکشد و به خودش فشار نیاورد. سودابه که حال او را می‌فهمید، دست او را با مهربانی گرفت و گفت: “خورشید هیچ وقت پشت ابر نمی‌ماند. بگذار آنقدر انکار کنند که جانشان با نه گفتن در بیاید.

ما حرف خودمان را می‌زنیم.” متین نیز حرف او را تایید کرد و گفت: “حق با سودابه خانم است. جای پای شما محکم است.” آیلین لحظه‌ای سر بلند کرد و نگاهی به او کرد. سپس گفت: “اگر موفق نشویم…” -آقای گروسی وکیل خبره‌ای است. من صبح قبل از تماس با پلیس با او صحبت کردم و ماجرا را براساس آنچه که خودم حدس می‌زدم، به او گفتم. با اینکه چیزی نگفت؛ اما من مطمئن شدم کار شدنی است. او از همان اول پرونده‌ای که تله دارد و امکان موفقیت در آن نیست، به راحتی رد می‌کند. همین که قبولش کرد، نشان می‌دهد که به آن امیدوار است. از آن گذشته بعد از صحبت‌های شما، به من گفت که حاضر است پرونده را قبول کند و کار را دنبال کند. او ریسک نمی‌کند. به او اعتماد کنید. آیلین باز به فکر فرو رفت …

رمان بخت سپید زمستان
نویسنده : مهناز صیدی
ژانر : عاشقانه
ملیت : ایرانی
ویراستار : رمان استور
تعداد صفحه : 364

دانلود رایگان رمان بخت سپید زمستان اثر مهناز صیدی

دانلود رمان بخت سپید زمستان 6.66 مگابایت فرمت PDF
برای دانلود این رمان باید عضو سایت رمان استور باشید

پس از عضویت دسترسی شما به دانلود همه رمان ها آزاد خواهد شد

عضویت در سایت ورود به سایت

نظرات بسته شده اند