ورود به کانال تلگرام عضویت
تمامی فعالیت های رمان استور جهت نشر آثار فرهنگی مجاز، زیر نظر ساماندهی اداره ارشاد اسلامی کشور و مطابق با قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد

دانلود رمان عطر هلو از فاطمه باصری با لینک مستقیم

رمان عطر هلو نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا

موضوع رمان: عاشقانه، معمایی

نویسنده رمان: فاطمه باصری

تعداد صفحات: 867

خلاصه رمان: روایت، قصه‌ی ممنوعه‌ای میان سروش و هنگامه را بازگو می‌کند. هنگامه مجبور است مدتی در خانه‌ی خاله‌اش بماند. شبی که آن‌ها به مقصد مهمانی خانه را ترک می‌کنند، سروش با بی‌رحمی به او نزدیک می‌شود، در حالی که خودش نامزد دارد. او هنگامه را به اجبار وارد عقدی می‌کند که هیچ اختیاری در آن نداشته …

قسمتی از متن رمان عطر هلو

“سروش” دو هفته‌ای خودش را قایم کرده بود وروجک. نه تلفن‌هایم را جواب می‌داد و نه می‌آمد خانه‌ی ما. سعی می‌کردم خودم را بی‌خیال نشان دهم اما واقعا نگرانش بودم… همه‌اش دلهره‌ی این را داشتم که نکند بلایی به سر خودش بیاورد. دوباره صفحه‌ی گوشی را باز کردم و پیامی برایش نوشتم اما موقع ارسال پشیمان شدم و پاک کردم. گوشی‌ام را آرام کوبیدم روی میز! -چته پسر! باز که سگ اعصابی‌. نیشخند زدم‌. صابر از آن دست آدم هایی بود که سگ ماده هم از دستش جون سالم به درد نمی‌برد. چه می‌دانست من چه عذابی را تحمل می‌کنم از بی‌خبری. -طوریم نیست پسر! خوبم. خودش را جلوتر کشید و با چاپلوسی گفت: ببین سروش دوست دخترم می‌خواد بیاد تخت بخره بالاغیرتا باهاش چونه نزن تخفیف خوب بده.

پوفی کشیدم. -باز به خاطر تو من تخفيف بدم؟ به من چه بابا! دست به ریشش کشید و هر چه التماس داشت ریخت در چشماش. -جان من خريتتو یه امروزی بذار کنار! نیم نگاهی انداخت به ویترین و ترسیده ادامه داد. -اومدن اومدن! سروش جان من! خب؟ دو ماهه تو نخشم تا مخشو زدم سوتی ندیا! با دیدن دو نفری که از در شیشه‌ای مغازه می‌آمدند داخل آتش گرفتم! باورم نمی‌شد او باشد! نه افسردگی در چهره‌اش پیدا بود و نه غم! آرایش غلیظش… -به به سلام فسقلیا خوش اومدین بفرمایین بفرمایین! به روی صابر نمی‌خندید اما احوال پرسی گرم می‌کرد. او می‌دانست مغازه‌ی من کجاست! ترسیدم پی انتقام از من فریب صابر را خورده باشد! صابر… لعنتی! برای او هم خوبش را داشتم! مادر نزاییده بود دست بگذارد

روی اموال سروش مهرآرا! -سلام پسرخاله! با پررویی زل زد در چشمانم، چشمان خودش پر بود از نفرت! جوابش را ندادم، آن ساپورت لعنتی‌اش روی مخم راه می‌رفت! برای صابر پوشیده بود؟ دختری که همراهش بود هم کنارش ایستاد و سلام کرد. دختری قدبلند با هیکلی گنده چیزی برعکس هنگامه! یک پلنگ! -خب اینم سروش جون رفیق شفیقم! بهترین تختی که داری رو نشون خانما بده سروش جان! دختر ناشناس لبخندی زد و گفت: من دوتا پارتی دارما! هنگامه جونو هم آوردم که دو تا تخفیف بگیرم! تنش حالا بوی هلو می‌داد، می‌دانستم از قصد عطری شبیه هلو پیدا کرده که من را بچزاند. می‌دانست من عاشق هلوام! -حتما! پسرخاله خیلی به من مدیونن این طور نیست؟ صابر اما با تعجب پرسید. -واقعا دختر خاله شی هنگامه؟ …

رمان عطر هلو
نویسنده : فاطمه باصری
ژانر : عاشقانه، معمایی
ملیت : ایرانی
ویراستار : رمان استور
تعداد صفحه : 867

دانلود رایگان رمان عطر هلو اثر فاطمه باصری

دانلود رمان عطر هلو 0 مگابایت فرمت
برای دانلود این رمان باید عضو سایت رمان استور باشید

پس از عضویت دسترسی شما به دانلود همه رمان ها آزاد خواهد شد

عضویت در سایت ورود به سایت

نظرات بسته شده اند