دانلود رمان قرار قلبهای ما از نصیبه رمضانی با لینک مستقیم
رمان قرار قلبهای ما نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، معمایی
نویسنده رمان: نصیبه رمضانی
تعداد صفحات: 3634
خلاصه رمان: یک ماه پس از ترک ساره، چند نفر از همکلاسیهایش از دانشگاه اخراج شدند. اکنون بعد از چهار سال، همان افراد هر کدام جایگاهی مهم در جامعه دارند. اما همهچیز در عرض یک هفته فرو میپاشد؛ بحرانهای شغلی غیرقابل پیشبینی گریبانشان را میگیرد. درست در همین هنگام، دعوتی ناشناس آنها را به محلی میکشاند که آخرین بار یکدیگر را آنجا دیده بودند. بیآنکه بدانند چه کسی میزبان است یا چرا فراخوانده شدهاند، تنها یک چیز روشن است: گفتوگو زمانی آغاز میشود که نفر بعدی هم برسد… و آن فرد کسی نیست جز “ساره طریقت”، دختری که گویی سالها ناپدید شده بود …
قسمتی از متن رمان قرار قلبهای ما
هر شش میز کافه را دیروز یک شخص ناشناس رزور کرده بود و با پرداخت هزینهی بیشتر خواسته بود فضای انجا تا ظهر در اختیار مهمانهای او باشد. میان رزرو اینترنتی که هویت شخص سفارش دهنده مشخص نبود و تنها با یک پیام رسان کارها ترتیب داده شده بود، دستور کیک سیب با قهوه و نوشیدنیها هم در منو بود. مرد مسؤل شمارههای رزرو شده را کنار گلدانها گذاشت و به دختر و پسر جوانی که داشتند وارد کافه میشدند با لبخند گفت امروز تا چند ساعت تمام میزها رزرو شدهاند.. با بیرون رفتن مشتریهای شاکی، نگاه ساعت که داشت به ده صبح نزدیک میشد دوباره پشت میز نشست و خودکار به دست مشغول حل کردن جدولی شد که رویش هیچ تمرکز نداشت. طولی نکشید که با جیرینگ جیرینگ کردن سر در ورودی کافه،
اولین مهمان برای میزهای رزو شده با ابهت و اخمهای در هم رسید. همان مردی که مجبور شده بود از دو روز برنامهاش در ویلا به خاطر ان تصویر و اتفاقها بگذرد. بدون اینکه جواب سلام مسؤل کافه را بدهد بارانی کوتاهش را روی دستش جابجا کرد و سمت میزی رفت که به اسم او رزرو شده بود. میز شمارهی یک. چند دقیقهی بعد و پشت سرش زنی که از دیشب خواب و اسایشش با بهم خوردن همایش ربوده شده بود رسید. زن صورتش از شدت نگرانی با وجود رنگ و لعاب هم پریده به نظر میرسید و دیگر از ان غرور در نگاه و رفتار دیروزش چیزی نمانده بود که با دیدن مردی پشت به میزها و فرو رفته در صندلی، هوف کلافهای کشید و او هم سمت میزی رفت که شمارهاش از دیشب سوهان روحش شده بود..
زن هنوز روی صندلی ننشسته بود که دوباره در باز شد و چهرهی آشنای مردی پیش چشمش نقش بست. مردجوانی که حسابش خالی شده بود و نگران باقی رو شدنها او را هم بیخواب کرده بود. زن برای شناخته نشدن عینک به چشمش زده بود که ابروهای کشیدهاش از شناخت مردی که رسید و پشت میز بعدی نشست در هم شد. گ بین شک و دو دلی داشت دست و پنجه نرم میکرد که مرد آشنای دیگری وارد کافه شد. از شناخت هر دو مرد براشفت و به سرعت میز را ترک کرد.. با تویی گفتن که شبیه فریاد و خشم زیادش بود به هر دو مرد تازه وارد هجوم برد. کیفش را با خشم به سینهی یکیشان کوبید و همزمان یک زن جوان دیگری هم وارد کافه شد. اینبار که زن داشت هاج و واج و نفس زنان چهرههای آشنا را نگاه میکرد …
دانلود رایگان رمان قرار قلبهای ما اثر نصیبه رمضانی
دانلود رمان قرار قلبهای ما 8.35 مگابایت فرمت PDFپس از عضویت دسترسی شما به دانلود همه رمان ها آزاد خواهد شد
عضویت در سایت ورود به سایت