دانلود رمان گم شدهام در تو از اسکندری با لینک مستقیم
رمان گم شدهام در تو نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، انتقامی، خیانتی
نویسنده رمان: اسکندری
تعداد صفحات: 3097
خلاصه رمان: شایگان ارجمند و پریزاد یگانه وارثان دو خانوادهی قدیمی هستند؛ خانوادههایی که دوستی دیرینه دارند، اما میان فرزندانشان جز نفرت چیزی شکل نگرفته. شایگان، قهرمان غرور آفرین شنای ایران، از پریزاد بیزاره و پریزاد دل در گروی سوران، پسرعمویش داره. یک اتفاق همه چیز رو تغییر میده: پخش عکسهایی که اعتبار پریزاد و شهرت شایگان رو تهدید میکنه. ناچار به عقدی صوری میرسن، اما بعد از حذف شدن شایگان از تیم ملی، این بازی به دام میانجامه. او سرسختانه نمیگذارد طلاق شکل بگیرد و با پردهبرداری از بخش تاریک و مخفی زندگیش، پریزاد را وارد دنیایی پر از زخم، راز و بیاعتمادی میکند …
قسمتی از متن رمان گم شدهام در تو
هنوز چند پیچ را طی نکرده که گوشیش زنگ میخورد! نام سرهنگ روی صفحه روشن و خاموش میشود! هر چه را دیشب خوش گذرانده بود و لذت برده بود گویا اول صبح قرار است از دماغش در بیایید! اول صبح با آن زنگ سرزنشهای عرفان و بعد از ان سامی!! الانم بازجوییهای پدر. -دستور بفرمایید جناب سرهنگ! -دیشب خونه نبودی!؟ -سرهنگ خیلی وقته از سن حاضری زدنمون توی تخت خونهی پدری راس ساعت نه و نیم گذشته! بزرگ شدیم! -شما صد سالتم بشه هنوزم واسه من بچهای. وقتی میگم باید باشی، باید باشی… شایگان، هم خودت موقعیت حساسی داری هم من محدودیت… مراقب آمد و شدت باش… این که تا وقتی پات به اون آپارتمان لعنتی برسه باید گزارش کارهای فسق و فجورت برسه دستم
دیگه قابل تحمل نیست! بهت اخطار میدم، قرار باشه منو زیر سئوال ببری همه چی رو ازت میگیرم ! دستانش روی فرمان سفت میشود انقدر که بندهای انگشتانش به سفیدی برسد! خسته شده است. خسته مگه با همین کارهای که از نظر خانواده و مربیان صحيح نیست، موفق نبوده!؟ پس این همه تهدید بخاطر روابط شخصیاش برای چیست؟! با منطق او سازگار نیست! اگر کاری میکند اگر کسی با او مراودهای دارد به خواست خودش است! او که کسی را اجبار نکرده! خیلی وقتها هم دیگران خود پیشنهاد میدهند! -چشم سرهنگ چشم! اگر چه آرام پاسخ میدهد اما خشم در تک تک آواهای که بیان میکند هویداس! -خوب…. خوبه. شب زود بیا خونه مهمون داریم! بهانه هم نیار، میخوام همه باشن.
-آخه منو چه به مهمونای شما حاجی!؟ اونا میان دیدن تو! -غریبه نیستن، رفقای خودتم هستن! -رفقام؟! -عمو پیمان و خانوادهاش… خوب بود بدش نمیآمد. چند روزی از پوریا خبری نداشت! بدش نمی آمد پرنیان دلبر را هم ببیند! البته او ناموس دوست و خانواده و فامیل را سو استفادهای نداشت مگر آنکه خود آن طرف دلش بخواهد! پرنیان هم کم چراغ سبز نمیدهد! پس هم فال است هم تماشا… -اووووم .. حتما چرا که نه! بدم نمیاد پوریا رو ببینم! بعد تمرین خودمو میرسونم! تلفن را قطع میکند و موزیک آرامی پخش میکند! میداند یک مرحله از خوانها مانده! عرفان.. رفیق و مربیاش… او دلسوز است حتی شاید بیشتر از شهداد که برادرش است ! شهداد اهل ورزش نبود چون او! نهایتش همان کوهنوردی آخر هفتهها بود …
دانلود رایگان رمان گم شدهام در تو اثر اسکندری
دانلود رمان گم شدهام در تو 7.19 مگابایت فرمت PDFپس از عضویت دسترسی شما به دانلود همه رمان ها آزاد خواهد شد
عضویت در سایت ورود به سایت