دانلود رمان آوازهای بی قرار به قلم مهین عبدی با لینک مستقیم
دانلود رمان آوازهای بی قرار نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، اجتماعی، هیجانی
نویسنده رمان: مهین عبدی
تعداد صفحات: 1026
خلاصه رمان: به آوازهای بی‌قرارِ باد و رقصِ دلبرانه‌ی برگ های این باغ..به دل کندن چنارها به هزار رنگ شدن روزگار و تجلی دوباره‌ی بهار…به عطر و بوی بِه‌های لب طاقچه و دانه‌های قرمز انار..به قدم زدن‌های عاشقانه‌مان و خش‌خش برگ‌ها..و به خلق شاعرانه‌های قشنگ..چیزی نمانده تا ظهور عشق..همان عشقی که من را بی‌قرارِ روزهای با توبودن کرد.. همان‌ها که با لبخند جذاب مردانه‌ات، با دو انگشت شست و اشاره‌ات بینی‌ام را می‌فشردی و زیر لب برایم نجوا می‌کردی: تو خودِ آوازِ بی‌قرارِ منی! و لب‌هایت که …
قسمتی از متن رمان آوازهای بی قرار
خدا لعنتت نکنه صادق ! این چه آشیه برای من پختی ؟ لحن خندان صادق در گوشی می پیچد و من زهرماری نثارش می کنم . شرمنده تم داش امیر ، خدایی جبران میکنم اما خودت در جریانی که نتونستم کسی مثل تو رو واسه این کار پیدا كنم إخودمم که فعلا علیل و زمینگیر شدم ! اگرم دست رو دست میذاشتم نمیتونستم به هیچی برسم .فقط الان بهم بگو تا چه مرحله ای پیش رفتی ؟ تونستی مخ این دختره رو بزنی ؟ دستی به موهایم میکشم .
فعلا اونی که داره مخش زده میشه منم إماشالا یه تنه جا چند نفر حرف میزنه اولی خب به گمونم خوشش اومده و کم کم میخوام ازش در مورد خانوادهش بپرسم .ولی بعید میدونم این دختر خبری از اون شرکت هرمی داشته باشه ! صدای پوزخند صادق در گوشی رها میشود و بعد با حرص می گوید : اینا شگردشونه امير إيجوری نقش بازی میکنن که تو فکر میکنی اینا تا فیها خالدونشون مظلوم و بی گناه بودن ! یوقت خام نشی دستمون تو پوست گردو بمونه ؟ نیم نگاهی به اطرافم می اندازم . منو اینطور شناختی ؟
مطمئن می گوید : نه والا ولی دمت گرم تا میتونی اطلاعات بگیر که خیلیا منتظره خبرين . هوفی کشیده و کناری می ایستم . ممکنه امیدوارم این نقشه بگیره ولی اگه بقول تو خبره باشه ، بویی ببره ! فقط ته این ماجرا برام شر نشه خیلیه ! صدای خش خشی در گوشی می پیچد و صادقی که صدایش ضعیف به گوشم میرسد . نه شری نیست .قبل تو یکی و فرستاده بودم پرس و جو کرده که بعدش تو رو کشیدم جلو . ما فقط میخوایم این دختره دهن باز کنه و بگه حالا اگه این وسط عاشق بشه که چه بهتر ارمون راحت تر میشه کلافه میشوم و مستاصل !
ممکن است این رمان در حال ویراستاری باشد یا به دستور مراجع قضایی یا درخواست نویسنده حذف شده باشد.
