دانلود رمان رنجنامه فرنگیس از ژاله صفری با لینک مستقیم
رمان رنجنامه فرنگیس نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: پلیسی، عاشقانه، اجتماعی
نویسنده رمان: ژاله صفری
تعداد صفحات: 879
خلاصه رمان: نمیشود فهمید این همه درد نگفته و زخمهای التیام نیافته را چه چیزی بیرون ریخت؛ یک تلنگر بود یا چیزی دیگر؟ به هر حال، ماجراهای زندگی پر فراز و نشیب فرنگیس و درگیری پلیس با قاچاقچیان مواد، توییت داغ آن خبرنگار جوان شد که …
قسمتی از متن رمان رنجنامه فرنگیس
آدرسش پایین شهر بود، کوچهی امامزاده یحیی… سر ساعت رسیدم جلوی در خونهاش. بیمعطلی زنگ زدم. یه دختر جوون در رو روم باز کرد. -سلام، قهرمانی هستم. فرنگیس خانم تشریف دارن؟ -بله منتظرتونن. بفرمایین، از پلهها برین بالا انتهای راهرو… بعد بلند گفت: حداحافظ مادربزرگ! و رفت. خونه ساکت بود. یه خونهی قدیمی، اینقدر قدیمی بود که بنظر میاومد هر لحظه ممکنه فرو بریزه. از پلهها بالا رفتم، مقابلم یه راهروی باریک و نسبتا طولانی قرار داشت، بلند صدا زدم: فرنگیس خانم! کسی جواب نداد. یکم ترسیده بودم، خونه هم مثل صاحبش مرموز بود. خوف عجیبی داشت، فرنگیس کجا بود؟ چرا از اتاق بیرون نیومد؟! از ترس دندونهام بهم میخورد، دیگه داشتم از مصاحبه و دیدن فرنگیس منصرف میشدم.
برگشتم تا از پلهها برم پایین؛ اما نتونستم در مقابل اشتیاقم به شنیدن داستان زندگیش مقاومت کنم. دوباره به سمت راهرو برگشتم و به خاطر اینکه دیگه دو دل نشم، طول راهرو تا اتاق رو به سرعت طی کردم و دوباره صدا زدم: فرنگیس خانم! این بار صدای ضعیفش رو از اتاق رو به رو شنیدم: بفرما تو دخترم، بفرما. لای در باز بود، دستم رو گذاشتم رو در و به سمت داخل فشار دادم. یه اتاق نسبتا بزرگ که کفش با دو تخته فرش لاکی رنگ پوشیده شده بود، برخلاف انتظارم یه کتابخونهی بزرگ گوشهی اتاق توجهم رو جلب کرد. مگه قاچاقچیا وقت کتاب خوندن هم دارن؟ دو تا چراغ قدیمی روی طاقچه و چند تا قاب عکس کنارش، فرنگیس روی یه مبل مخمل قرمز زوار در رفته که فکر کنم همسن و سال خودش بود نشسته بود.
نسبت به روزی روزی که جلوی زندان دیده بودمش خیلی تغییر کرده بود، لاغرتر و پیرتر به نظر میآمد. همونجا جلوی در وایستادم. -سلام خانم. -سلام بیا جلو، نترس بیا نزدیکتر. چند قدم جلو رفتم. -نه بابا اختیار دارین از چی بترسم؟ -از چی؟ از من از این خونهی نفرین شده و مخوف، تعارف که نداریم حق داری دختر جون ولی الان در امانی! بیا کنارم بشین، مگه نمیخواستی راجعبه من و اسد بیشتر بدونی؟ البته که میخواستم، اون را اون راست میگفت، این دست اون دست کردنم چه معنی داشت؟ رفتم کنارش روی مبل نشستم و مشتاقانه آمادهی شنیدن شدم. نگاه تحسین آمیزی بهم کرد و دست کشید روی موهای بلندم که از زیر مقنعه بیرون زده بود؛ بعد بیاختیار دستش به سمت موهای یکدست سفید خودش رفت و دوباره نگاهم کرد …
دانلود رایگان رمان رنجنامه فرنگیس اثر ژاله صفری
دانلود رمان رنجنامه فرنگیس 10.37 مگابایت فرمت PDFپس از عضویت دسترسی شما به دانلود همه رمان ها آزاد خواهد شد
عضویت در سایت ورود به سایت