دانلود رمان کبوتر لیلی از شبنم سعادتی با لینک مستقیم
رمان کبوتر لیلی نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، اجتماعی
نویسنده رمان: شبنم سعادتی
تعداد صفحات: 1608
خلاصه رمان: برای من که کبوتریام، عاشق و سرگردان—این جمله، کلید ورود به دنیای لیلی است. شخصیت اصلی، در حال پرواز است اما مقصدی ندارد. درخواست او «بیا و بام شو» تنها راه نجات از این سرگردانی است، حتی اگر به قیمت به دام افتادن تمام شود. اینجا، عشق همزمان هم نجات دهنده است، هم قفس …
قسمتی از متن رمان کبوتر لیلی
بعد نورا، نوبت لاله شد! اما لاله چموش تر از لعیا و نورا در آمد. سیاست زیادی داشت و شاید تنها کسی بود که کمی رگ خواب بابا را بلد بود میدانست راههایی که لعیا رفته همگی به شکست منجر شده و راه جدیدی را در پیش گرفته بود. وقتی بابا برایش خواستگار پیدا میکرد جلویش ذوق و شوق نشان میداد اما در خلوت پا روی خط قرمز خواستگارهایش میگذاشت و دانه به دانه میپراندتشان. بعد یکی دو خواستگار اسم لاله بد رفت و کسی دیگر از فامیل سمتش نمیآمد. بابا کم کم بو برد که خبری است و در حالی که لاله فقط بیست و دو سال داشت مدام حرص و جوش میخورد که سن ازدواجش گذشته و حتی جلوی ازدواج مرا هم گرفته است. حالا که لاله دیگر خواستگاری از فامیل و آشنا نداشت این آخری را که غریبه بود بابا سفت چسبیده بود
و محال بود از دستش بدهد. لاله هم این روزها عزمش را جزم کرده بود تا قبل از اینکه بابا بزند به سیم آخر و بساط عقد او را هم برپاکند راهی پیدا کند برای رفتن به ترکیه. لعیا که سرش به بچههای قد و نیم قدش گرم بود، اما لاله قصد داشت من و نورا هم با خودش ببرد و هر طور شده هر سه مان را از دست بابا نجات بدهد و فکر میکرد با درآمد ناچیز دی جی بودن میتواند راه به جایی برساند… هر دو انقدر سرگرم صحبت با همدیگر بودند که اصلا متوجه سکوت من، روی صندلی عقب نبودند. اما من ترجیح میدادم همون طور ساکت بمانم و نگاهشان کنم. احسان و لاله زیادی به هم میآمدند. احسان هیکل و چهره جذابی داشت و شاید اگر در یک شهر درست و حسابی زندگی میکرد و وضع مالی خوبی داشت میتوانست
به جای کارگری در کارگاه در و پنجره سازی یک مدل موفق و مطرح شود. یک وقتهایی فکر میکردم اگر در یک دنیای موازی دیگر لاله و احسان به هم میرسیدند چه میشد! هر دو خوش چهره بودند و خدا میدانست که چه بچههایی ازشان در میآمد و چه زندگی عاشقانهای در پیش بود… اما شدنی نبود! بابا حتى نعش لاله را هم روی دوش مردی مثل احسان نمیگذاشت. احسان با اینکه در همین شهر و وسط کلی فرهنگ و آداب و رسوم عجیب بزرگ شده بود، اما به مردهایش نرفته بود! لاله را آزاد گذاشته بود و با اینکه درک یک سری از عقاید و کارهای او برایش سخت بود، با این حال در هر شرایطی کنارش بود و خودش را به آب و آتش میزد که پر و بال لاله شود برای اوج گرفتن. و این همه چیزی که بود که بابا با آن میجنگید! …
دانلود رایگان رمان کبوتر لیلی اثر شبنم سعادتی
دانلود کبوتر لیلی 171.24 مگابایت فرمت PDFپس از عضویت دسترسی شما به دانلود همه رمان ها آزاد خواهد شد
عضویت در سایت ورود به سایت