دانلود رمان از پیله تا پرنا از سپیده علیزاده با لینک مستقیم
رمان از پیله تا پرنا نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه
نویسنده رمان: سپیده علیزاده
تعداد صفحات: 1598
خلاصه رمان: همهی پیلهها سرانجام پروانه نمیشوند! بعضی از آنها در تلاطم آب جوش غرق میشوند تا سرانجام به پرنای زیبایی بدل شوند؛ ابریشمی خوشنقش و نگار. هرچند اتفاقات این رمان زادهی خیال نویسنده است، اما برای نگارش آن تحقیقات گستردهای انجام شده تا اطلاعاتی دقیق و ارزشمند به دست شما خوانندگان عزیز برسد. تمامی شباهتهای اسمی در این اثر، کاملاً تصادفی است.
قسمتی از متن رمان از پیله تا پرنا
تمام مخالفت های خانواده زحمات خودم برای اخذ پذیریش تحصیلی تنهایی ها و مشکلات بی انتهای روزهای اول بعد از مهاجرت شب بیداریها و درس خواندن ها و کارکردن هایم مثل یک فیلم کوتاه، فریم به فریم از جلوی چشمانم رد میشد یعنی تحمل آن همه مشقت و سختی برای این بود که به این نقطه برسم؟ سفرم به آلمان چه پایان تراژدیکی داشت. بیست و چهار سال در ایران زندگی کرده بودم و حتی سابقه جریمه رانندگی هم نداشتم. حالا چند ماه بیشتر از آمدنم به آلمان نمیگذشت و در اسارت پلیس بودم فکر کردن به اینکه خانواده ام از چنین جریانی باخبر شوند مو به تنم سیخ میکرد با خود عهد کردم به محض اینکه از این مخمصه خلاص شوم عطای این کشور را به لقایش بخشیده و با اولین پرواز به ایران برگردم اما سرنوشت خواب های دیگری برایم دیده بود.
کلافه از ترافیک همیشگی و گرمای بی سابقه ی هوا که باعث شده بود مقنعه ام در قسمت چانه و گردن نمناک شده و تاپم از شدت خیسی کاملا به تنم بچسبد کلید را در قفل چرخانده و وارد خانه شدم. باد سرد کولر زودتر از رکسی به پیشوازم آمد و دست نوازش گرش را روی سر و صورتم کشید در جوابش لبخند تشکر آمیزی روی لب نشانده و به روی خودم نیاوردم که استقبال، سردش لرز هر به تن خیس از عرقم نشانده با کولر هم تعارف داشتم. مادر با پیراهن نخی گلدار و گشادش در آشپرخانه، مشغول آشپزی بود و یک ترانه قدیمی گوش میداد با صدای بلند سلام کرده و از راه نرسیده غرغرهایم شروع شد. هر چه بد و بیراه بلد بودم نثار آن کارمند تنبل کردم البته نه که بگویم همه ی کارمندان آنجا چنین بودند اتفاقا میدیدم که چطور عده ای با خوشرویی و وظیفه شناسی کارشان را انجام میدهند.
اما متاسفانه من گیر این فرد افتاده بودم. امروز کار همه راه افتاد الا من اصلا موندم چرا همیشه فقط کار من باید بی پیدا کنه. می توانستم لقب مستمع خنثی را به مادر بدهم بدون هیچ واکنش خاصی به غرولندهایم گوش سپرده بود. مجبور شدم سکوتش را با پرچانگی ام جبران کنم الان سه روزه که بخاطر یک کار ساده منو میبره و میاره؛ هر روز یادش میفته که به مدرک جدید بخواد؛ مثل توپ فوتبال شوتم میکنه از این اتاق به اون اتاق انگار خدا دو دهان و یک گوش به من داده بود که این همه وراجی میکردم؛ آن هم نزد یک فرد اشتباهی مادر به جای هم دردی دوباره شروع کرد به ساز مخالف زدن. – تو رو چه به خارج رفتن؟! مردم چی میگن؟ مگه نمیتونی اینجا دکترا بخونی که حتما باید آواره ی غربت بشی؟ بر فرض بری درستم بخونی تکلیف ازدواجت چی میشه؟
دروغ چرا؟ اینها دل نگرانی ها و دغدغه های خودم هم بود. من بیست و چهار سال در کره ی مریخ که نزیسته بودم اتفاقا با همین افکار قد کشیده و آنها در رگ و پیام ریشه دوانده بودند وقتی اوضاع خودم چنین بود تکلیف یک زن سالخورده تر و ریشه دارتر معلوم بود اما این بار انتخابم را کرده بودم نمیخواستم آرزوهایم را با دستان خود به دار بیاویزم و بعد هم بالای سر مزارشان بنشينم و اشک بریزم و بعد از مدتی آرزوهای پوشالی را جایگزین آنها کنم باید آنچه دوست داشتم را به چنگ می آوردم تا بعدها مجبور نباشم به چیزهایی که به دست می آوردم، علاقه ی زوری پیدا کنم میخواستم بروم همه جای دنیا را ببینم علم و تجربه کسب کنم و بعد به کشور عزیزم برگردم و دانشم را صرف کمک به ملت خودم بکنم البته این روزگار تنگ نظر هیچ چیزی را بدون پرداختن بهای آن به تو نمیبخشد میدانستم که باید از حرف مردم و مخالفت های خانواده پل رقصانی بسازم.
دانلود رایگان رمان از پیله تا پرنا اثر سپیده علیزاده
دانلود رمان از پیله تا پرنا 7.75 مگابایت فرمت PDFپس از عضویت دسترسی شما به دانلود همه رمان ها آزاد خواهد شد
عضویت در سایت ورود به سایت