دانلود رمان استاد و دانشجوی مغرور و شیطون به قلم Ayda78 با لینک مستقیم

دانلود رمان استاد و دانشجوی مغرور و شیطون نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا

موضوع رمان: عاشقانه، طنز، ازدواج_اجباری
نویسنده رمان: Ayda78
تعداد صفحات: 516

خلاصه رمان: یه دانشجوی خوشگل، شیطون و مغرور به اسم ترلان تو دانشگاهشون با یه استاد جدی و مغرور به اسم فرزاد لجه و ازش تا سر حد مرگ متنفره! روزا همینجوری می‌گذره تا اینکه تو دانشگاه شایعه در میارن که این دو تا استاد و دانشجوی قصه‌امون با هم نامزدن! یعنی این استاد دانشجو چیکارمی‌کنن با این شایعه که زندگیشون و بعدا مدیون این شایعه میشن…؟!

قسمتی از متن رمان استاد و دانشجوی مغرور و شیطون

از پله ها رفتیم پایین و رفتم تو آشپزخونه و گفتم : بشین اینجا تا بیام . بعد در یکی از کابینتا رو باز کردم و با دیدن جعبه ی کمک های اولیه ؛ زودی کشیدمش بیرون و نشستم کنارش و گفتم : دستت و بردار بزار شست و شوش بدن الان عفونت میکنه . آخه اون مواد شیمیایی رو چرا می زنی به چشمات وقتی خودت مژه هات اینهمه خوشگلن و پرپشت ؟ با تعجب دستش و از رو چشمش برداشت و بهم نگاه کرد !

توجهی نکردم و سیاهی دور چشمش و پاک کردم و بعد دقیقه گفتم: پاشو برو یکم بشورش زیادم تو نور آفتاب نباش سرش و تکون داد و پاشد از آشپزخونه رفت بیرون. بزمجه یه تشکر خشک و خالیم نکرد! بمیر فرزاد بمیر .اصلا چرا کمکش کردم ؟ باید می داشتم از درد بمیره ولی اینطوری خرد نشدم !تا حالا کی از درد چشم مرده که ترلان دومیش باشه ؟!چه کنم که دل رحمم ! آره ارواح عمت ! سرم و تکون دادم و جعبه رو گذاشتم سرجاش و بلند گفتم :چشمت و که شستی بیا اینجا کارت دارم .

با صدای بلندی گفت : باشه بابا کچلم کردی اه…سرم و تکون دادم و به ساعت نگاه کردم :16 : 16 نیمچه لبخندی زدم و دستم و تو موهام فرو کردم نیمچه لبخندی زدم و در یخچال و باز کردم و به یخچال یه نگاه کامل کردم خب چی بخورم ؟ نگاهم به شیر کاکائو افتاد با لبخند یه لیوان بزرگ شیر کاکائو پر کردم و یه تیکه از کیک شکلاتی که ترلان درست کرده بود برداشتم و همین که خواستم در یخچال و ببندم، صدای ترلان اومد که گفت…

رمان استاد و دانشجوی مغرور و شیطون

نویسنده : Ayda78

ژانر : عاشقانه، طنز، اجباری

ملیت : ایرانی

ویراستار : رمان استور

تعداد صفحه : 516