ورود به کانال تلگرام عضویت
تمامی فعالیت های رمان استور جهت نشر آثار فرهنگی مجاز، زیر نظر ساماندهی اداره ارشاد اسلامی کشور و مطابق با قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد

دانلود رمان رامش به قلم زهرا قاسم زاده با لینک مستقیم

دانلود رمان رامش نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا

موضوع رمان: عاشقانه
نویسنده رمان: زهرا قاسم زاده
تعداد صفحات: 215

دانلود رمان رامش

خلاصه رمان: قطره ای باران برروی دماغ علی افتاد و راه گرفت و لغزید و تا روی دهانش افتاد و چشم مهگل به همان جا ثابت شد !پای دلش در همان جا برید! دلت نگیره مهربون عاشقتم اینو بدون! دلم گرفته …می دونی از هم جدا کردنمون! دل نگرونتم همش… اگه خطا کردم ببخش! بازم منو ببخش…به خاطر تموم خوبیام ببخش ببخش…منو ببخش! (آهنگ منو ببخش از روهام)….

دست بالا آورد بی اراده! بی آنکه متوجه باشد! قطره لغزان روی آن صورت خیس مردانه داشت آتشش می زد..نفهمش می کرد..کورش کرده بود..هیچ نمی دید جز فک قفل شده ی پر از خشم روبرویش و آن لرزشی که در دوسانتی اش به نفس زدنشان انداخته بود…باران می زد..دست بالا آورد خیس می شدند هنوز و او دست نزدیکش برد..! هنوز نفهم

قسمتی از متن رمان رامش

با صدای پیامک گوشی اش یک دست تکیه داده به نرده ها ، با دست دیگرش گوشی اش را از جیب شلوارش بیرون کشید و پیام را باز کرد . اسم و عکس مهگل در چشمش و در آن تاریکی شب میدید : یه روزی ! یه جایی ! یه کسی ! نه په ناکسی ! مردونه ! نه نامرد ! قول داد بهم … قول داد که اگه همه دنیا پشتمو خالی کردن … اون هیچ وقت … پشتمو خالی نمی کنه ! نگاهش دو دو می زد روی کلمات و ناخوداگاه دندان هایش روی هم افتاد برای سایش و کاش می شد با همان فک محکم شده پوک سیگارش را بزند …

این دختر را کجای دلش می گذاشت آخر ؟ جواب نداد و تنها به عکس کوچک کنار پیامش خیره بود و خاکستر آتشین سیگارش پایین ریخت و باز پیام رسید . بازش کرد . – باشه ! قبول … شاید راست می گه خانجون که آدما فقط اون موجوداتی هستن که واسه نزدیک شدنشون ! باید ازشون دور شد ! دستش دور گوشی محکم شد که خردش کند و پوک زد به سیگارش کلافه ! دختر سمج زندگی اش باز پیام می داد .. بی وقفه إنمی دانست چطور به این سرعت می نویسد !

نکش اون لعنتی رو ! سوم دبیرستان بودم . یه روز با بچه ها رفتیم پارک و به خاطر اولین و آخرین دوستی که همون جا باهاش آشنا شدم شکست عشقی خورده بودم مثلا ! بچه دبیرستانی ها سیگار دستم دادن ! تو همون پارکی که دوستم باهام کات کرده بود ! گفتن بکش حالشو ببر بابا به درک بره اون لعنتی ! فندک نداشتم ! کبریت زدن برام..دراز کش و با فرم مدرسه فیگوری گرفتم و سیگار رو ذوق کنون بردم سمت دهنم که پوک اول و بزنم دهنم خورد شد !

رمان رامش
نویسنده : زهرا قاسم زاده
ژانر : عاشقانه
ملیت : ایرانی
ویراستار : رمان استور
تعداد صفحه : 2155

دانلود رایگان رمان رامش اثر زهرا قاسم زاده

دانلود رمان رامش 9.72 مگابایت فرمت PDF
برای دانلود این رمان باید عضو سایت رمان استور باشید

پس از عضویت دسترسی شما به دانلود همه رمان ها آزاد خواهد شد

عضویت در سایت ورود به سایت

برای ارسال نظر باید وارد شویدlogged in