دانلود رمان دیو و دلبر به قلم MHnovel با لینک مستقیم
دانلود رمان دیو و دلبر نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه_ اجتماعی_ اربابی
نویسنده رمان: MHnovel
تعداد صفحات: 976
خلاصه رمان: داستان در مورد دختری به نام تیدا هست که در سن 15 سالگی به عقد بهواد ارباب روستا در میاد ( توجه این رمان این زمان حال رخ میدهد و تاریخی یا قدیمی نیست ) غافل از اینکه یک رسم…. بعد از شب اول ازدواج این دو … بهروز برادر شوهر تیدا را مسخ و عاشق تیدا می کند و……
قسمتی از متن رمان دیو و دلبر
دامنم و جمع کردم و روی صندلی نشستم.یکی پشتم وایستاد و یکی هم در کیفشو باز کرد . کیف و رو به روی خودش گرفته بود و نگاه هردوشون با ریز بینی به صورت من بود . از نگاهشون حس خوبی نداشتم. دامن لباسمو تو دست گرفتم و باهاش باز کردم که موهام جمع شد … اونی که جلوم بود مدادی تو دستش گرفت و سرشو نزدیکم آورد .
همونطور که با دقت مشغول ببرسی چهرم بود زیر لب گفت : لطفا چشاتونو ببندید . چشامو بستم اما از فشار کشیده شدن موهام دلم میخواست بلند شم خفه ش کنم . نمیدونستم چرا هی لطفا میگن، دستوری حرف نمیزنن … ولی همین ، نشون میداد به احترام خاصی نسبت بهم قائلن ! به جشن امشب فکر کردم … مین حمله میخواستم هرطور شده با یه ندیمه صحبت کنم و راجب جشن بپرسم اینکه تو چه موقعی چه کاری باید انجام بدم .
خسته شده بودم و همچنان چشام بسته بود … میفهمیدم داره رو صورتم کار میکنه … اما نمیدونستم چی میزنه. میتونید چشاتونو باز کنید . چشمام و باز کردم اما دیگه کنارم نبودن. چشمام از دیدن چهرم تو آیینه گرد شد . به فلا انگار رنگ بپاشن تو صورتت ، اما خیلی دقیق بود . ذوق زده از روی صندلی بلند شدم . صندلی و کنار گذاشتم و از سر تا پایین خودمو نگاه و کردم … خیلی خوب شده بودم. رنگای روی صورتم با رنگ لباس یه هارمونی خاصی داشت .
دانلود رایگان رمان دیو و دلبر اثر MHnovel
دانلود رمان دیو و دلبر 16.31 مگابایت فرمت PDFپس از عضویت دسترسی شما به دانلود همه رمان ها آزاد خواهد شد
عضویت در سایت ورود به سایت