دانلود رمان پای بست به قلم سامان با لینک مستقیم
دانلود رمان پای بست نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: اجتماعی_عاشقانه_معمایی _بزرگسال
نویسنده رمان: سامان
تعداد صفحات: 133
خلاصه رمان: قصه ی دختری به نام عاطفه است که در خانواده فقیری زندگی می کند و بعد از کلی جستجو به عنوان پرستار بچه وارد زندگی مرد مرموزی بنام مهرداد و بچه کوچک شیرخواره اش میشود و کم کم میفهمد که مهرداد در گذشته چه ضربه های سختی از همسر و دوستانش خورده، پس شروع به کمک کردن به مهرداد میکند تا از کسانی که بهش آسیب رسوندن انتقام بگیرد اما وقتی از نقشه وحشتناک مهرداد مطلع میشود که ممکن است در این میان جان افراد بیگناه هم به خطر بیفتد با وجود علاقه ای که بین این دو بوجود آمده جا میزند اما…
قسمتی از متن رمان پای بست
– حالت خوبه هانی ۴ هانیه سعی داشت آرام باشد . اره خوب میدونی چیه آتی .. هر جا میرم واسه مصاحبه حقوقش خیلی خیلی کمه .. عاطفه به آرامی صورت او را نوازش کرد : بالاخره هر کسی باید از به جایی شروع کنه . نگران نباش درست میشه کما به نرمی گونه او را هانیه به دیوار بخرده روی پشت بام تکیه داد هومن – میگفت یکی از دوستانش واسه مغازه ش به فروشنده میخواد موبایل – عاطفه خواست سکوت کند .
دوست نداشت در روابط او و هومن دخالت کند اما نتوانست : تو مگه با هومن به هم نزدی ؟ هانیه سرد گفت : چرا ولی خوب چه کار کنم ؟ اون خیلیا رو میشناسد ، دوباره بهش زنگ زدم دیگه عاطفه او را به خودش کشید ، هانیه . راستشو بخوای من از هومن خوشم نماد هانیه شانه بالا انداخت : حق داری دیگه خودمم اهمیدم چه اشغالیه عاطفه آهی کشیده میدونی ونوس خیلی چیزا بهم گفته بود ، نمیتونستم هانیه پوزخندی زد به خودم گفت درباره خونه و با اینا هروقت اینا میرفتن بندر عباس همه شون جمع میشدن اونجا و همه کاری میکردن عاطفه او را به بدل فشار داد
و خندید همه پسرا این هانه با مکتی برسد ؟ و عاطفه ادامه داده آردا مطمئن باشا هانیه خود را در که او کرد گفت از هرچی پسره بدم میاد . چرا زودتر بهم نگفتی ؟ عاطفه او را از خود کند و فقط گفت : تو باورت نمی شد تو هیچوقت نتونستی باور کنی که من و علی فقط دوست بودیم ! علی قبل از اینکه بره سربازی یکی از بهترین دوستام بود ، با اینکه همه خیال میکردن دوست علی همه این چیزا رو بهم گفته !
باور کن همه پسرا که پاش سفته این کارا رو میکنن بار او را به خود چسباند میدونی چیه اون تعهدی رو که دخترا به پسرا دارن پسرا به دخترا تدارن یعنی دخترا از اول خودشونو متعهد میدونن ، ولی پسرانه هانیه سر بلند کرد و به آرامی گونه او را دست کشید و تو چی ؟
ممکن است این رمان در حال ویراستاری باشد یا به دستور مراجع قضایی یا درخواست نویسنده حذف شده باشد.
