دانلود رمان در وجه لعل به قلم بهار برادران با لینک مستقیم

رمان در وجه لعل نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا

موضوع رمان: عاشقانه
نویسنده رمان: بهار برادران
تعداد صفحات: 1993

خلاصه رمان: لعل تاجیک دختر ۲۶ ساله که تنها زندگی میکنه و از طرف خانواده پدری به شدت تحت فشار و نفوذه… مادرش سال ها پیش اون رو ترک کرده و خارج زندگی میکنه پدری که سرنوشت تلخی داشته لعل در شرایطی از کار اخراج میشه که به شدت در مضیقه مالیه و همزمان از دوستش هم جدا میشه …. برای مهلت گرفتن از طلبکاراش میره پیش پسر عمه‌ش امیرحسین ….

قسمتی از متن رمان بهار برادران 

بهانه تعدیل نیرو اخراج شدم. آن همه اضافه کاری و مرخصی
های مطالبه نشده آخرش شد هیچ. سر خم کردن ها و تن دادن به خفت ها! کارم در کارگزینی چند دقیقه بیشتر طول نکشید. مقدمات بیکار شدنم از قبل فراهم شده بود ! حتی مجال چانه زدن و التماس را هم ندادند. حکمم آماده منتظر
امضای من بود و تمام . نگاهم روی انگشتی که چند بار بر برگه روبرو ضربه زد ثابت ماند. رد خودکار کنار ناخن مرادی جا مانده بود و پوست نوک انگشتش به نظر زمخت می آمد.

درست مثل صدایش که گفت: » خانم اینجا و اینجا رو امضا بزن و برو به سلامت«. برو به سلامت عین سیلی صورتم را چزاند. انگار که داشت پست یا مقامی بذل و بخشش می کرد! نگاهم بالا کشیده شد. با مرادی تنها روزهای اول استخدام هم کلام شده بود و بس. کارمند قدیمی کارگزینی بود و گذر من به آنجا نمی افتاد. داشت با چشمان ریز و دکمه ای اش صورتم را دید می زد. مقنعه ام را جلو تر کشیدم هر چند که دیگر نیازی به ظاهر سازی نبود. باز روی کاغذ ضربه زد و گفت: » امضا کن…

فکرم کار نمی کرد. حافظه ام روی دور تکرار افتاده بود و تنها ” اخراج شدی ” را مدام باز خوانی می کرد. باید چه می کردم؟ شلوغش می کردم؟ فریاد می زدم؟ زیر بار نمی رفتم؟
با چه کسی چانه می زدم؟ فرشاد گفته بود دستور از بالاست اما امضای تمییز و مرتبش، با همان قلم مونت بلانک که خودم چندی پیش برایش خریده بودم بدجوری دهن کجی می کرد. اول حکم را تایید کرده بود و بعد خبرش را داده بود .پرسیدم: »چند نفر تعدیل شدن؟« مرادی با آن ته ریش زشت و لب های زشت ترش گفت: »تعدیل… نیرو نداشتیم خانم. شرکت وضعش خوبه الحمد الله.

رمان در وجه لعل

نویسنده : بهار برادران

ژانر : عاشقانه

ملیت : ایرانی

ویراستار : رمان استور

تعداد صفحه : 1993