دانلود رمان کلبه های طوفان زده از زینب عامل با لینک مستقیم
رمان کلبه های طوفان زده نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، معمایی
نویسنده رمان: زینب عامل
تعداد صفحات: 2632
خلاصه رمان: افسون با تماس خواهر بزرگش که ساکن تهرانه و کلی حرف پشت خودش و زندگی مرموز و مبهمش هست از همدان به تهران میاد و با یک نوزاد نارس که فوت شده مواجه میشه. نوزادی که بچهی خواهرشه در حالیکه خواهرش مجرده و هرگز ازدواج نکرده. همین اتفاق پای افسون رو به جریانات و روابط پیچیدهی زندگی آذر باز میکنه و …
قسمتی از متن رمان کلبه های طوفان زده
بابا یالا راه رو باز کنین، دیگه این همه آدم اسیر شما شدن خانم! جهان سر چرخاند و نگاهش به قدری تیز بود که مرد بیاختیار سکوت کرد و غرغرش را که میتوانست آغازگر یک دعوا باشد ادامه نداد. جهان مجدد نگاهش را به من داد و آمرانه گفت: بشین ببینم چی میگی! دلم گریختن میخواست ولی در شرایطی که داشتم چارهای جز نشستن نبود. نشستم و جهان هم کنارم نشست و پاسپورتهای دستش را به وکیلش که پشت سرش بود داد، ظاهرا صندلی او کنار ما نبود. وکیل جوان سری تکان داد و از کنارمان عبور کرد. با حرکتش و باز شدن راه بقیهی مسافرها، جهان سرش را به سمتم چرخاند.
_ چی شده افسون جان؟ از استرس حالت تهوع گرفته بودم. _ مقصدمون عوض شده؟ چشمانش را ریز کرد. _ من بهت گفتم که قراره بریم دبی؟ چرا چیزی یادم نمیآید؟ سه ساعته تو فرودگاه دارن پیج میکنن مسافرای استانبول، چطور متوجه نشدی؟ نشنیده بودم اصلا! تا لحظهی سوار شدن داخل هواپیما به قدری فکرم مشغول امیر و آمدنش بود که متوجه نشده بودم مقصد دبی نیست. آنقدر مضطرب بودم که هر لحظه ممکن بود همه چیز را خراب کنم.
_ شما نه ولی پسرتون بهم گفتن قراره بریم دبی… دستم را گرفت و بیتوجه به جملهی من پرسید: _ تو چرا اینقدر اضطراب داری عزیزم؟ دستات یخ کردن. اضطراب لعنتی به قدری پررنگ بود که حتی لمس شدن دستم توسطش نیز نتوانسته بود حالم را بهتر کند. تنها بهانهای که در ذهن داشتم را بر زبان آوردم: _ بار اولمه سوار هواپیما میشم، میترسم. لبخندی زد.
دانلود رایگان رمان کلبه های طوفان زده اثر زینب عامل
رمان کلبه های طوفان زده 0 مگابایت فرمت ZIPپس از عضویت دسترسی شما به دانلود همه رمان ها آزاد خواهد شد
عضویت در سایت ورود به سایت