دانلود رمان جناح چهارم از ربکا یاروس با لینک مستقیم

رمان جناح چهارم نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا

موضوع رمان: بزرگسال، تراژدی، فانتزی، ماجراجویی، هیجانی، معمایی، خشن

نویسنده رمان: ربکا یاروس

تعداد صفحات: 987

خلاصه رمان: یه اژدها بدون سوارش یه تراژدیه و یه سوار بدون اژدهاش مرده. وارد دنیای خشن و نخبه جنگی برای اژدها سواران شوید. ویولت سورنگیل بیست ساله قرار بود وارد ربع کاتبان شود و زندگی آرامی در میان کتاب ها و تاریخ داشته باشد. اکنون، ژنرال فرمانده – که به عنوان مادر سرسخت او نیز شناخته می شود – به ویولت دستور داده است که به صدها نامزدی که در تلاش برای تبدیل شدن به نخبگان ناوار هستند بپیوندد: اژدها سواران. اما وقتی از همه کوچکتر هستید و بدنتان شکننده است، مرگ تنها یک ضربان قلب با شما فاصله دارد… زیرا اژدهاها با انسان های «شکننده» پیوند ندارند. آنها را می سوزانند. با وجود اژدهای کمتری نسبت به کادت‌ها، بیشتر ویولت را می‌کشند تا شانس موفقیت خود را افزایش دهند. بقیه او را فقط به خاطر اینکه دختر مادرش است می‌کشند – مانند زادن ریورسون، قدرتمندترین و بی‌رحم‌ترین رهبر گروه رایدر. دوستان، دشمنان، عاشقان. همه افراد در کالج جنگ بسگیات یک دستور کار دارند—زیرا پس از ورود، تنها دو راه وجود دارد: فارغ التحصیل شوید یا بمیرید.

قسمتی از متن رمان جناح چهارم

اولین روز خدمت همیشه مرگبارترین روز است. شاید به همین دلیل باشد که طلوع خورشید امروز صبح خیلی زیباست چون میدانم ممکن است امروز آخرین روز زندگی ام باشد. بندهای کوله پشتی برزنتی سنگینم را سفت میکنم و با خستگی از پله های عريض قلعه سنگی که آن را خانه میدانم بالا میروم وقتی به راهروی سنگی منتهی به دفتر ژنرال سورنگیل میرسم سینه ام به شدت بالا و پایین میرود و ریه هایم میسوزد این چیزیست که شش ماه تمرین بدنی شدید برایم به ارمغان آورده توانایی بالارفتن از پله های شش طبقه با یک کوله چهارده کیلویی قراره به فنا برم.

هزاران جوان بیست ساله ای که بیرون دروازه منتظرند تا به مقر انتخابی خودشان برای خدمت وارد شوند باهوشترین و قوی ترین افراد در تاوار هستند صدها نفر از آنها از بدو تولد برای تبدیل شدن به یکی از نخبه های مقر اژدها سواران آماده شده اند من دقیقا شش ماه تمرین کردم نگهبان هایی با قیافه خشک و بی روح در راهروی عریض بین راه پله ها مستقر شده اند و وقتی از کنارشان رد میشوم از نگاه کردن به من دوری میکنند اما این چیز جدیدی نیست به علاوه نادیده گرفته شدن بهترین سناریوی ممکن برای من است.

کالج جنگ بزگایت به خاطر مهربانی با کسی، حتی آن هایی که مادرشان فرمانده است، شناخته نشده. هر افسر ،ناواری چه انتخاب کند که به عنوان شفاگر کاتب پیاده نظام یا اژدها سوار آموزش ببیند در طول سه سالی که درون این دیوارهای بیرحمانه میگذراند به سلاحی تبدیل میشود تا از مرزهای کوهستانی ما در برابر تهاجم خشونت آمیز پادشاهی پرومیل و گریفون سوارهای او محافظت کند. ضعیف ترها در اینجا زنده نمی مانند مخصوصاً در مقر اژدها سواران اژدهایان مطمئن میشوند چنین اتفاقی نیفتد.

صدای فریادی آشنا از لای در چوبی کلفت دفتر ژنرال در راهرو می پیچد: تو داری اون رو به کشتن میدی! نفسم را با صدا حبس میکنم فقط یک زن در کل قاره وجود دارد که آن قدر احمق است و صدایش را برای ژنرال بالا می برد میرا اما او باید الان در مرز و با جناح شرقی باشد.

رمان جناح چهارم

نویسنده : ربکا یاروس

ژانر : بزرگسال، تراژدی، فانتزی، ماجراجویی، هیجانی، معمایی، خشن

ملیت : خارجی

ویراستار : رمان استور

تعداد صفحه : 987