دانلود رمان نابودگر به قلم پرتو فرهمند با لینک مستقیم

رمان نابودگر نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا

موضوع رمان: عاشقانه، مافیایی، معمایی، انتقامی 
نویسنده رمان: پرتو فرهمند 
تعداد صفحات: 756

خلاصه رمان: (جلد پنجم مجموعه منظومه تاریک) وقتی بی رحم ترین وسواس تاریک ترین تثبیت خود را پیدا می کند چه اتفاقی می افتد؟ او در سایه زندگی می کند. او بر آنها حکومت می کند. او ماه است و او شب تاریکی که او را فرا گرفته است. او توسط شیاطین احاطه شده است و او بزرگترین شیطان از همه آنهاست. و او مال اوست. اشتیاق، وسواس، مالکیت. داستان آنها حکایتی از خطر، انحراف، ترس، آرزوها و تاریک ترین طعم های عشق است. نابودی متولد می شود.

قسمتی از متن رمان نابودگر 

اون دختر بیشتر از اون چیزی که تو فکرشو میکنی واسمون فایده داره، اما متوجه منظورت هستم. اون مرد….. خیلی وقته که داره در کارهامون اختلال ایجاد میکنه. آقای H خودشو جلو کشید، قربان میتونیم با یک سنگ دو نشون بزنیم درس عبرتی برای دیگران میشه. مرد مو روشن سری تکون داد و لبخند گشادی روی صورت آقای H نقش بست. لایلا حس میکرد خونش یخ بسته، مردها یا داشتن درباره ی اون حرف میزدن یا درباره ی یک نفر دیگه که اخیرا براشون در دسر ساز شده بوده…

و حس ششم لایلا بهش میگفت که گزینه ی اول محتمل تره قبل از اینکه بتونه به خودش بجنبه و سریع اونجا رو ترک کنه، مرد مو روشن ناگهان به عقب برگشت، چشماش به چشمهای لایلا که گوشه ی دیوار پنهان شده بود گره خوردن
کی اونجا و ایستاده؟ آقای H از جا بلند شد و به سمتش اومد چنگی به بازوش زد و جلو کشیدش. همون دخترهست که داشتم واستون تعریف میکردم. مرد مو روشن با چشم های قهوه ای روشن و بینی عقابی لبخند کجی زد و صاف تر روی مبل نشست.

بیا بشین اینجا عزیزم. لایلا میخواست فرار کنه، میخواست برگرده و وظیفه ی سرو نوشیدنی برای مهمانان رو ادامه بده ولی آقای H سفت و محکم بازوشو گیر انداخته بود و لایلا به دام افتاده بود. نفس عمیق کشید یک قدم جلو رفت مرد مو روشن ناگهان دستشو کشید و لایلا بی اختیار روی پاهای مرد افتاد سعی کرد بلند شه، تقلا میکرد اما مرد مو روشن داشت جوری جا به جاش میکرد تا اونو روی پاهای خودش…

رمان نابودگر

نویسنده : پرتو فرهمند

ژانر : عاشقانه، مافیایی، معمایی، انتقامی

ملیت : ایرانی

ویراستار : رمان استور

تعداد صفحه : 756