دانلود رمان منفی چهار به قلم مرجان فریدی با لینک مستقیم
رمان منفی چهار نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، اجتماعی، طنز
نویسنده رمان: مرجان فریدی
تعداد صفحات: 458
خلاصه رمان: این قصه فقط قصه من نیست… ما چهار نفریم…چهار تا منفی. هیچ احساس مثبتی بینمون وجود نداره و تا حدودی از هم متنفریم. اما منفی در منفی؟ بیاید از اولش شروع کنیم…از اول اول…چهار شخصیت….غرق دنیای خودشون…غرق اهداف خودشون…متنفر از هم…
چهار تا شخصیت متفاوت دو خواهر نا تنی از قضا خبر نگار که باید برای برگشت به شغل مورد علاقشون تلاش کنن…
باید بهترین خبر استانبول و پیدا کنن… اما آیا با وجود نفرت و لج بازی هاشون با وجود منفی ترین و لجوج ترین های سیاره در مقابلشون…این کار راحته؟
قسمتی از متن رمان منفی چهار
پس منم باید بدترین خبر رو پیدا کنم، بیشترش که خبرای مسخره و چرت و پرت بودن، هعی خبرنگارهای بی استعداد. خدایا حیف من نیست؟ نه واقعاً حیف من و استعدادم نیست که سالیان سال این استعداد خاک خورد و درست لحظه ی دیده شدن و پیشرفت با خاک یکسان شد؟ در اتاق باز شد و مامان پوکرفیس نگاهم کرد: حرف نزنی کی میگه لالی نهال؟ دهنم نیمه باز مونده بود، با افسوس سر تکون داد:
جای تو مرغ بزرگ کرده بودم حداقل برام تخم میزاشت، هعی. مثل سکته زده ها به در نیمه باز اتاق زل زدم، حرفشو زد و رفت؛ در اتاقم باز گذاشت؟ خداااا! عصبی برگشتتتم و به لپتاپ زل زدم، به نکته ی قابل توجهی رسیدم. یک نفر بود که مدام خبرای زیادی راجع بهش پخش میشد امّا سر یک ساعت با پول زیاد و تهدید خبرا رو پاک میکرد. صاحب یکی از معروفترین آژانس های مدلینگ آنکارا_استانبول_ازمیره.
شایعات و بیشتر خبرها راجع به مدلهاش بود، دیده شده که چندتا از مدلاش به شدت افسرده ان و چهار مورد خودکشی هم اتفاق افتاده. زبونمو گاز گرفتم: اوه پسندیییدم! به خبرای مربوط به این یارو کاراداغ نگاهی انداختم. اوووم، چه مارمولکه مارموز و مار صتتتفت مار…! اه چه مار تو ماری شد. خلاصه خیلی احمق بود دیگه، خبرا رو فوری لاپوشونی میکرد، حتماً یه چیزی هست. به قول مامان تا دود نباشه جایی آتیش روشن نمیکنن، اشتباه گفتم نه؟
ممکن است این رمان در حال ویراستاری باشد یا به دستور مراجع قضایی یا درخواست نویسنده حذف شده باشد.
