دانلود رمان میکائیل به قلم پرستو اسحقی با لینک مستقیم
رمان میکائیل نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه
نویسنده رمان: پرستو اسحقی
تعداد صفحات: 1209
خلاصه رمان: با قدم هایی لرزان و خسته؛ تلوتلو خوران از پله ها بالا رفت و دستگیره را پایین کشید و داخل شد. او زنی که روی تخت دید میپرستید. با تیرکشیدن شقیقهاش، انگشتانش را به پیشانیاش فشرد و قدم به قدم نزدیک تخت شد. لباس کاریاش را از تنش درآورد و چهار دست و پا روی تخت خزید.
قسمتی از متن رمان میکائیل
وقتی پدرش با ازدواجشون مخالفت کرد، باهم فرار میکنن. من به دنیا میام….. ولی یک دختر که بین پر قو بزرگ شده نمیتونه توی یک خونه نقلی و کنار مادرشوهرش زندگی بکنه!! بلاخره طاقتش طاق میشه و از پدرم جدا میشه رفت که رفت……!! ماکنارهم خوش بودیم تا اینکه دوسال پیش ننه جونم مریض شد. دکترها جوابش کردن….. پدرم بیکار بود و پولی نداشتیم همه ی طلاهایی که از بچگی واسم خریده بودن رو فروختم ولی ننه جونم بعد از شش ماه فوت شد.
من افسردگی گرفتم. تازه وارد دانشگاه شده بودم و به کل روحیه ام رو باختم. بعد از چهلم ننه جون… طلب کارهایی سراغ بابام اومدن که با شنیدن مبلغ هاشون گوشام سوت میکشید. فلان چیز رو بفروش طلب یکی رو بده…. بهمان رو بفروش طلب اون یکی رو بده! تمومی نداشت……. بلاخره یک روز مامور اومد در خونه…. بابام رو برد. دست روی صورتش گذاشت تا صدای هق هقاش در خانه نپیچد. خسته و کوفته کلید را در قفل انداخت و درب را باز کرد.
تمامی خانه در سیاهی فرو رفته بود. متعجب کفش از پای در آورد و بسوی کلید برق قدم برداشت که در یک ثانیه کل لامپ های خانه روشن شد. با بهت به شراره که با یک کیک کوچک روبروی اش ایستاده بود، نگاه کرد. خسته نباشی….. تبریک میگم!! سلام خانم…… حالا میشه بهم بگی جشن بابت چیه؟ وای سلام اصلا یادم رفت…….بابت اینکه قرار پدر و مادر بشیم. خوشحالم حاج علی بلاخره راضی شد. تصمیم گرفتم یک جشن دوتایی داشته باشیم دستت درد نکنه عزیزم…. کار خوبی کردی
دانلود رایگان رمان میکائیل اثر پرستو اسحقی
دانلود رمان میکائیل 35.37 مگابایت فرمت PDFپس از عضویت دسترسی شما به دانلود همه رمان ها آزاد خواهد شد
عضویت در سایت ورود به سایت