دانلود رمان آناهیتا باران کن به قلم آتوسا ریگی با لینک مستقیم
رمان آناهیتا باران کن نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، درام، اجتماعی، خانوادگی، سیاسی
نویسنده رمان: آتوسا ریگی
تعداد صفحات: 1033
خلاصه رمان: محمد میعاد مردی با ایمان و خدا دوست است که از همسر خود، طهورا جدا شده و از او یک دختر سه ساله دارد، به خواستگاری آناهیتا میرود و خواستگاری او از آنا زندگی دختر را دست خوش تغییرات میکند…
قسمتی از متن رمان اناهیتا باران کن
چیزی زیر لب گفت که نشنیدم. روی یک پا چرخید و از خانه خارج شد عمو کوثر را صدا زد و در آخرین دقایق از من خواست بیشتر فکر کنم من هم به او قول دادم که همان کار را انجام خواهم داد. بعد از رفتنشان سکوت خانه بیش از حد روی اعصابم رفت. بی حوصله جواب چند سوال را نوشتم در نهایت که دیدم از پاسخ به ساده ترین سوالات هم عاجز مانده ام، بیخیال جدول حل کردن شدم. تصمیم گرفتم از خانه خارج شوم.
به اتاقم رفتم موهایم را بالای سرم گوجه ای جمع کردم جین دم پا گشادی پوشیدم یک تونیک لنین کرمی رنگ که یک وجب بالای زانو هست و از دوور چاک داشت، به تن کردم شالی به رنگ مانتو روی سرم انداختم اتومبیلم را برنداشتم. پیاده روی شاید میتوانست ذهن پریشانم را آرام کند ذهنی که بقدری آشفته بود که خواب و خوراک را ازم گرفته بود. واقعیتش این بود من باید جواب منفی بدهم و با خیال راحت به کارم برسم قضیه ما دو نفر مثل فیلم دلشکسته
نبود.
که من آخرش شبیه نقش اصلی دختر شوم. موهایم را بپوشانم و چادر سر کنم من نمیخواستم تبدیل به کسی شوم که نبودم. این ازدواج در صورتی که هر کدام از ما ساز خودمان را بزنیم به یک فاجعه تمام عیار تبدیل میشد. آیناز سفت و سخت روی رد کردن محمد میعاد پافشاری میکرد. از آن طرف بهمن پیش از جلسه اول خواستگاری نظرش را صریحا اعلام کرد و بعد از آن شب هر روز تماس می گرفت تا بداند جواب منفی ام را به خانواده آزاد اعلام کرده ام یا نه
دانلود رایگان رمان آناهیتا باران کن اثر آتوسا ریگی
دانلود رمان آناهیتا باران کن 3.76 مگابایت فرمت PDFپس از عضویت دسترسی شما به دانلود همه رمان ها آزاد خواهد شد
عضویت در سایت ورود به سایت
