دانلود رمان فصل انار به قلم فائزه عامری با لینک مستقیم

رمان فصل انار نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا

موضوع رمان: عاشقانه
نویسنده رمان: فائزه عامری 
تعداد صفحات: 1511

خلاصه رمان: خسته از سرپا ایستادن طولانی مدت، قوطی های کنسرو لوبیایی که یکی پس از دیگری می‌رسند را برمیدارد و داخل جعبه می‌چیند. کار یک نواختی که مجبور است هر روز از ساعت هفت و نیم صبح تا چهار عصر انجام بدهد! بازدمش را خسته و کلافه بیرون می‌فرستد. چیه دخترم؟ هی آه می کشی امروز؟ نگاهی به منصوره خانم می‌اندازد و لبخندی که بی شباهت به پوزخند نیست، تحویلش می‌دهد.

قسمتی از متن رمان فصل انار

یک کلاغ چهل کلاغ شده ،است. اگرنه واقعا این قدر سروصدا به پا نمیکرد. مشغول مرتب کردن لباس روی تن مانکن است که کسی از کنارش رد میشود و تنه میزند. شانه اش را نگه میدارد و در حالی که به سمت شخص برمی گردد، “آخ” نسبتا بلندی میگوید. المیرا به جای معذرت خواهی پوزخندی میزند و میگوید: معلومه پشت کار خوبی داری. متوجه منظورش نمیشود و اخمی به چهره مینشاند. المیرا کمی نزدیکتر میشود و به حالت پچ پچ کنار گوشش می گوید:

اون چیزایی که از رادمهر تعریف کردم، هوش از سرت برد، آره؟ تازه شستش آگاه میشود که قضیه از چه قرار است خودش را به آن راه میزند و در حالی که به سمت مانکن برمی گردد می گوید؛ نمیدونم از چی داری حرف میزنی. نبایدم بدونی. می گوید و از کنارش میگذرد نارگون با کلافگی پلک هایش را روی هم فشار میدهد و بازدمش را از میان بینی به بیرون میفرستد. او فقط میخواهد شغلی داشته باشد تا از پس تامین مخارج زندگی اش بربیاید، چرا دردسرها رهایش نمی کنند؟!

می تواند جوابش را به محکمترین صورت ممکن بدهد و او صورت را سرجایش بنشاند؛ اما بدبختانه بحث و دعوا در مورد همچین موضوعی آن هم جلوی چشم بقیه خودش را بیش از همه زیر سوال خواهد برد ولی دیگر نمیتواند بیشتر از این همه چیز را توی دلش نگهدار. نیاز دارد در این مورد با کسی حرف بزند و اولین شخصی که در ذهنش می آید مریم است؛ اما با وجود شلوغی مزون بعید به نظر میرسد فرصتش ایجاد بد به نظر می رسد فرصت شود.

رمان فصل انار

نویسنده : فائزه عامری

ژانر : عاشقانه

ملیت : ایرانی

ویراستار : رمان استور

تعداد صفحه : 1511