دانلود رمان نغمه شب به قلم آرام و بنفشه با لینک مستقیم

رمان نغمه شب نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا

موضوع رمان: عاشقانه، درام، اجتماعی، خانوادگی، طنز
نویسنده رمان: آرام و بنفشه 
تعداد صفحات: عاشقانه، درام، اجتماعی

خلاصه رمان: نغمه تک دختر یه سازنده سرشناس تو شیرازه، دختری که بخاطر نگرانی ها و حساسیت پدر و مادرش وابسته و منزوی شده. بخاطر این وابستگی ها نغمه سه ساله پشت کنکور مونده‌ و به شدت دلش استقلال و رفتن از خونه میخواد. برای همین از مردی کمک میگیره تا بتونه پدرش رو راضی کنه و دانشگاه شهر دیگه بره، مردی که در ظاهر هدفش کمک به استقلال نغمه است اما در باطن .‌‌.. برنامه دیگه ای برای نغمه داره!

قسمتی از متن رمان نغمه شب 

به خودم اگر نمیخواستم دروغ بگم، باید اعتراف میکردم. چشمم دنبال شهریاره! مردی که هر بار میبینمش تاکید داره هر کاری میکنه بخاطر باباست! از دانشگاه خارج شدم و شهریار  رو تو ماشین دیدم. سریع رفتم پیش ماشینش سوار شدم و سلام کردم. لبخند زد و من گفتم : باز من تایم کاری شما رو خراب کردم! شهریار یه تای ابروش رو بالا داد و گفت: باز از این حرف ها زدی نغمه! بسه دیگه! با این حرف ماشین رو ، روشن کرد و گفت:

ساعت ۴ و نیمه! درسته بعضی شب ها تا ۱۲ شب درگیرم اما خیلی روز ها همین حدود میزنم بیرون… کار میکنیم برای زندگی ، نه برعکسش… سر تکون دادم و گفتم: دست خودم نیست… حسم باعث میشه اینو بگم. از جلو در دانشگاه رد شدیم و یه لحظه سامان و مینا رو دیدم. اونا منو ندیدن و من خداروشکر کردم ندیدن. نمیدونم چرا حس میکردم ببینن، اونم تو چنین ماشینی، ممکنه فکری کنن… فکری که خوب نیست! شهریار گفت:

فعلا حست خوب باشه، چون تئاتر دوست دارم و اینم جاش نزدیکه. اگر کار داشتم بهت می گفتم ! من تعارف ندارم. لب زدم مرسی و شهریار پرسید: دانشگاه خوب بود! بله خداروشکر. دو هفته دیگه تعطیلات عید شروع میشه! خوبه. احتمالا با هم بریم. منم باید یه سر برم شیراز. ضربان قلبم بالا رفت و ناخوداگاه گفتم. ایول چه خوب! شهریار با ابرو بالا پریده نیم نگاهی به من انداخت و گفت: فکر نمیکردم انقدر خوشحال شی ! لب گز یدم و نگاهم رو دزدیدم. به دروغ گفتم:

رمان نغمه شب

نویسنده : بنفشه و آرام

ژانر : عاشقانه، اجتماعی، درام، طنز، خانوادگی

ملیت : ایرانی

ویراستار : رمان استور

تعداد صفحه : 1996