دانلود رمان افسون سردار به قلم مهری هاشمی با لینک مستقیم
رمان افسون سردار نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه
نویسنده رمان: مهری هاشمی
تعداد صفحات: 3422
خلاصه رمان: افسون یه دختر متین و معتقده که واسه کمک به دوستش سر قراری میره که زندگیش رو به کل عوض میکنه. اون اطلاع نداره که دوستش کلی پول از مردی به نام سردار حاتم که یه خلافکار خشن ولی آسیب دیدهست دزدیده و حالا افسون رو جای خودش واسه تصفیه حساب فرستاده.
افسون وارد عمارت سردار میشه و زندگیش به کل تغیر میکنه و مجبور میشه به خاطر اعتقاداتش بجنگه و آزارهای اون مرد با فوبیاهای عجیب و غریب رو تحمل کنه و این وسط پِی به رازهایی در مورد کشته شدن خانوادش میبره، اونم زمانی که وجودش سردار مغرور رو افسون کرده و شده نفس کسی که همه بهش انگ بد بودن میزنن چون از همه زن ها فراریه و فقط با افسون کنار اومده.
قسمتی از متن رمان افسون سردار
هر دو دستم رو روی شقیقه هام گذاشتم و حین فشار دادنشون سمت در پشتی آشپزخونه حرکت کردم اما انگار امشب قرار نبود تموم بشه و همه چی مزید بر علت شده بود تا من امشب آدم بکشم. به محض باز کردن در جوری با اون دختره که سینی چای تو دستش بود برخورد کردم که استکان ها روی سینه م و فریاد سوختنم با جیغ اون دختره ی به درد نخور… اون دختره؟
آخ… لعنتی. با عجله تیشرت رو از تنم بیرون کشیدم. و رو به جنازه ش که چیزی به متلاشی شدنش نمونده بود فریاد کشیدم. دختره ی عوضی چه غلطی داری میکنی سوختم؟ نگاه خیره ش روی بدنم بود و با فریادم دستهاش رو روی گوشش گذاشت رنگش آنی سفید شد و لبهاش لرزید و من رد قرمزی که احتمالاً سوختگی از همین چاییه روی دستش دیدم چرا صداش در نیومد اینقدر ازم وحشت داشت؟ لعنتی لعنتی چرا امشب اینقدر مزخرف بود.
اگه همین الان گورم و از اینجا گم نمیکردم تاوان همه چی رو از این دختره ی احمق می گرفتم… پس با همون صدای بلند تشر زدم گمشو کنار رد شم. گمشو کنار… بی اهمیت بهش و جوابی که بهم نداد از کنارش گذشتم و وارد آشپزخونه شدم سمت کابینت داروها رفتم و با برداشتن مسکن قوی واسه سر دردم سمت اتاقم راه افتادم تا شاید بشه کمی بخوابم….
دانلود رایگان رمان افسون سردار اثر مهری هاشمی
دانلود رمان افسون سردار 10.64 مگابایت فرمت PDFپس از عضویت دسترسی شما به دانلود همه رمان ها آزاد خواهد شد
عضویت در سایت ورود به سایت